قسمت سوم سریال کره ای جواهری در قصر
یانگوم برای سیر کردن خود به شهر رفت و داخل یک انبار سرک کشید و متوجه شد یک نفر در حال دزدی از آنجاست. موقع خروج از آنجا، صاحب خانه او را دید و وقتی یانگوم میخواست از رستوران برای خود غذایی بخرد او را دستگیر کرد. یانگوم از شدت ضعف از حال رفت، وقتی به هوش آمد و به زن و مرد صاحب خانه گفت که پدر و مادرش مردهاند، آنها تصمیم گرفتند او را نزد خود نگه دارند. البته پول یانگوم را هم از او گرفتند.
دو سال گذشت، مردی که «یانگوم»را نزد خود نگه داشت، مواد غذایی قصر پادشاه را تامین میکرد. از طرفی عدهای از وزیران درصدد کودتا علیه شاه بودند. آنها میخواستند شاه را برکنار کرده و شاهزاده را به جای او بنشانند. بنابراین لازم بود به شاهزاده اطلاع دهند. یکی از این افراد، یانگوم را میشناخت و پیامی رمزی را در پوشش کادوی تولد به یانگوم داد تا به دست شاهزاده برساند.
یانگوم با وارد شدن به اتاق شاهزاده جین سانگ، وقتی یکی از بانوان قصر را دید، به او احترام گذاشت و از او خواست که اجازه دهد بانوی قصر شود.
عصر همان روز، گروهی از افراد علیه پادشاه شورش کردند و او را عزل کرده و شاهزاده جین سانگ را به کرسی سلطنت نشاندند.
چند روز بعد یکی از بانوان دربار به دنبال یانگوم آمد و او را با خود به دربار برد تا همراه با چندین دختر بچه دیگر تحت تعلیمات قرار گیرد.
شب یانگوم به بیرون از خوابگاه رفت تا دوری در قصر بزند و سری به آشپزخانه بزند. یون سنگ، یکی از دوستانش نیز او را همراهی کرد. آنها به آشپزخانه رفتند و آنجا را به هم ریختند.
در همین موقع، بانو هن و یکی از دستیارانش وارد آشپزخانه شدند و متوجه شدند که غذای نیمه شب پادشاه که حلیم شیر بوده، روی زمین ریخته.
بانو هن بدون اینکه دستپاچه شود، با استفاده از زنجبیل و نیلوفر آبی غذایی درست کرد و برای پادشاه برد.
و برای تنبیه یانگوم و دوستش، آنها را در انبار زندانی کردند تا صبح فرا رسد و آنها را به مسئولینشان تحویل دهند.
این هم چند عکس از سریال کره ای جواهری در قصر
کونگ داگا، پدرخوانده یانگوم | مادرخوانده یانگوم |
برای خرید اینترنتی مجموعه تلویزیونی یانگوم، بر روی گزینه زیر کلیک کنید.
قسمت اول یانگوم | داستان قسمت دوم | خلاصه قسمت سوم | قسمت چهارم یانگوم | قسمت پنجم جواهری در قصر| داستان قسمت ششم یانگوم| خلاصه قسمت هفتم جواهری در قصر| …